Gamification چیست؟
Gamification روشی است که طراحان از آن برای درج عناصر گیم پلی (بازی های ویدئویی) در تنظیمات غیر بازی استفاده می کنند ، بنابراین گیمیفیکیشن باعث تعامل کاربر با یک محصول یا خدمات می شود. بازی پردازی با استفاده از ویژگی های سرگرم کننده و مناسب از جمله تابلوهای تبلیغاتی و نشان های موجود در یک سیستم موجود، طراحان انگیزه های ذاتی کاربران را لمس می کنند تا از استفاده بیشتر از آن لذت ببرند. درباره نحوه متناسب شدن بازی در طراحی تجربه کاربر کتر صحبت شده است. برای آشنایی با این موضوع بهتر است با رویکرد علمی به آن بپردازیم اما قبل از آن به یک جمله بزرگ از دانشمند نامی بازی وار سازی میپردازیم:
“بازیها موانع غیرضروری را برای ما به ارمغان می آورند که ما داوطلب مقابله می شویم.”
– جین مک گونیگال[1] ، طراح و نویسنده آمریکایی گیمیفیکیشن
درخواست تجدید نظر در طراحی تجربه کاربری (UX)
گیمیفیکیشن ابزاری قدرتمند برای هدایت تعامل کاربر به دلایل مختلف است. این به معنای تبدیل رابط های کاربر به بازی ها نیست. درعوض، شما از آن برای تزریق عناصر سرگرم کننده به برنامه ها و سیستم هایی استفاده می کنید که در غیر این صورت ممکن است فوری یا اهمیتی برای کاربران نداشته باشد. وقتی این کار را به درستی انجام دهید، شما کاربران را برای دستیابی به اهداف تشویق می کنید و به آنها کمک می کنید تا بر روابط منفی که ممکن است با سیستم داشته باشند و وظایفی که برای انجام آنها لازم است غلبه کنند. طراحان داینامیک(dynamics) در بازی پردازی موفق نقش خود را به عنوان ایجاد کننده ” انگیزه ذاتی” مؤثر ایفا می کنند. این بدان معنی است که کاربران بخاطر اینکه می خواهند با سیستم درگیری ذهنی داشته باشند بازی می کنند. به عنوان مثال اپلیکیشن ، Foursquare / Swarm کاربران را پس از بازدیدهای فراوان ، به سمت “شهرداران” موسسات(مدیران فروش و بازاریابی) سوق می دهد و به آنها این امکان را می دهد تا ضمن لذت بردن از وعده های غذایی ، خرید ، فیلم ، و غیره در مکان برتر رقابت کنند.
برای الهام بخشیدن به کاربران با معرفی بازی در یک سیستم موجود، باید گیم پلی(بازی ویدئویی) و ساختار قوانین و اهداف کسب و کار را برای کارهای “جدی” یا “روزمره” به کار گیرید. شما می توانید سیستم ها را از بسیاری جهات ، از شمارش معکوس گرفته تا تشویق برای انجام n درصد یک کار ، بازی پردازی کنید. مردم از تعامل و ارضای کنجکاوی خود لذت می برند. گاهی اوقات ، می توانید از یک عنصر اجتماعی مناسب برای افزایش تعامل آنها استفاده کنید.
چالش برای طراحان تجربه کاربری (UX)
بازی وار سازی (گیمیفیکیشن) بسیار دشوار است. باید تعادل محتاطانه بین “عامل سرگرم کننده” و لحن موضوع مورد نظر ایجاد شود. علاوه بر این ، باید گیم پلی (بازی ویدئویی) و جوایز را دقیقاً به ویژگی های بخصوص کاربران اختصاص دهید. میزان بازیابی ظاهری و ماهیت جوایز “غنیمت مانندِ” مناسب برای برنامه ای که دوستان در آن به رقابت بپردازند مناسب برای یک محیط شرکتی نیست که رویکردهای ظریف تر را ترجیح می دهد. همزمان اگر بازیکنان بخواهند بدون مجبور کردن خود از سیستم استفاده کنند ، باید نیازهای کاربر خاصی را برآورده کنید. چنین نیازهایی شامل موارد زیر است:
آزادی انتخاب و خود مختاری– اقدامات کاربران باید داوطلبانه باشد. شما نباید آنها را تحت فشار قرار دهید تا رفتارهای مطلوب را اتخاذ کنند، بلکه در عوض عناصر / زمان های ظریف را که می توانند به تنهایی پیدا کنند وارد کنید و با ایجاد همین احساس، کنترل آنها را ، کنترل کنید.
- مرتبط بودن – کاربران باید احساس کنند که برند شما به آنچه برای آنها اهمیت دارد، اهمیت می دهد. برای ایجاد وفاداری آنها ، سفارشی کردن مطالب و لحن طراحی شما با آنها بسیار مفید است.
- صلاحیت – مربوط به خودمختاری، این نیاز در مورد راحت نگه داشتن کاربران است زیرا آنها هیچ وقت نباید احساس ناراحتی و سردرگمی نمی کنند ، و در عین حال رمز طراحی شما را کشف کنند. به عنوان مثال ، کاربران معمولاً دوست ندارند متن زیادی را بخوانند، می توانید از نمادها (به عنوان مثال ، قلب “ذخیره در موارد دلخواه”) یا افشای مترقی استفاده کنید.
به یاد داشته باشید – شما نمی توانید کسی را مجبور به تفریح کنید! خدمات پرسش و پاسخ Quora ، که ضمن پیوند دادن به افراد همفکر ، اعتباراتی را به شما اعطا می کند ، نمونه ای از چگونگی تحقق ارتباط است
مشکلات عمده گیمینگ:
- دستکاری ساز و کار ها – بازی پردازی در مورد ایجاد انگیزه در کاربران است که می توانند از آنها لذت ببرند ، نه اینکه آنها را در انجام کارها فریب دهند.
- ساخت یک بازی – اگر بیش از اندازه ویژگی های بازی را در ساختار کسب و کار خود قرار می دهید ، این کار شما را از هدف اصلی دور کرده و ترغیب کاربران را برای انجام کارهای دنیای واقعی شکست می خورد.
- رنگ آمیزی جادویی – سیستم موردعلاقه شما باید به تنهایی خوب باشد. اگر این موضوع به عنوان زیر مجموعه باشد ، بازی سازی نمی تواند موفقیتی کسب کند.
حق گیمیفیکیشن رو بگیرید!
برای به دست آوردن حق استفاده از گیمیفیشن ، بسیار مهم است که هم کاربران را بشناسید و هم اینکه دقیقاً چگونه باید اهدف را پیاده ازی کنید. شما هدف اصلی را از طراحی بازی پردازی شده در هر مرحله باید بدانید. همچنین باید درک کنید که انگیزه ها بسته به کار ، هدف و نوع بازیکن متفاوت خواهد بود. به همین ترتیب، مکانیک گیمیفیکیشن باید متناسب با کاربران باشد. بنابراین ، هنگامی که تصمیم به اجرای تابلوی رتبه بندی ، سیستم امتیازات ، رویکرد مبتنی بر روابط ، نشان ها و غیره گرفتید ، باید:
- با درج مکانیک درست بازی پردازی صحیح ، تجربه را از دیدگاه کاربران / بازیکنان بهبود ببخشید
- ابتدا تحقیقات UX را انجام دهید تا مشخص شود که این “بازیکنان” چه کسانی هستند و چگونه درک می کنند که دنیای خود را می بینند؟ به عنوان مثال ، آیا محیط کار آنها با داشتن امتیاز ، جوایز و رقابت ، تجربه ای با محوریت است؟ یا اینکه در مورد محدودیتهای زمانی برای انجام کارهای خسته کننده و یادگیری اجباری الکترونیکی چطور فکر می کنند؟ یا ممکن است این موارد مخالف به نظر برسد و برخی کاربران را از بین ببرد؟ آیا رویکردی هوشمندانه تر با عناصر سفر مشتری، کشف موارد و نشانگرهای دستیابی شخصی به بهترین وجه کار می کنند؟ از تحقیقات خود می توانید شمای کاربری ایجاد کنید تا به درک انواع احتمالی بازیکن کمک کند. از آنجا ، می توانید سیستمی را تنظیم کنید که برای همه ذینفعان درگیر مناسب باشد.
- طراحی خود را ارزیابی کنید تا اثربخشی آن در تقویت کاربر ایجاد تقویت باشد
- آزمایش قابلیت استفاده در اینجا بسیار ارزشمند است.
یک پروژه موفق عملی است که هر دو جنبه را شامل شود ، یعنی افزایش تعامل از طریق فعالیت های لذت بخش و رضایتبخش از تصویر بزرگتر شرکت. به طور کلی ، بازی سازی تجربه ای است که شما باید با دقت در آن به یک سیستم موجود بپردازید ، نه ویژگی هایی که در آن وارد می کنید….
[1] Jane McGonigal
دیدگاهتان را بنویسید